شابک: 9789644484704
نویسنده: اورحان پاموک
انتشارات: نیلوفر
موضوع: نویسندگان ترک قرن 20
مترجم: شهلا طهماسبی
زبان: فارسي
جلد: نرم
قطع: رقعی
تعداد صفحه: 495
استانبول
کتاب استانبول نوشتهی اورحان پاموک و ترجمهی شهلا طهماسبی است. اورحان پاموک رماننویس و فیلمنامهنویس اهل ترکیه است که در سال ۲۰۰۶ برندهی جایزهی نوبل ادبیات شد. او یکی از مشهورترین نویسندگان ترکیه محسوب میشود که کتابهایش به 63 زبان دنیا ترجمه شدهاند. از آثار برجستهی او میتوان به «قلعهی سفید»، «کتاب سیاه»، «زندگی تازه»، «نام من سرخ»، «برف» و «استانبول: شهر و خاطرهها» اشاره کرد.
پاموک در ابتدا، به اصرار خانواده، در رشتهی معماری تحصیل میکرد؛ ولی این رشته را برای خواندن رشتهی روزنامهنگاری نیمهتمام گذاشت. او از دانشگاه استانبول در رشتهی روزنامهنگاری فارغالتحصیل شد؛ ولی هیچوقت در این رشته فعالیت حرفهای نداشت. نشانهی اصلی کتابهای پاموک سردرگمی و گم کردن هویت در نتیجهی مغایرت ارزشهای شرق و غرب است. آنها پریشانکننده و ناراحتکننده هستند و شخصیتها و داستانهایی پیچیده دارند. آثار او اغلب به موضوعات مربوط به تنش عمیق بین شرق و غرب و همچنین سنت و مدرنیته میپردازند.
آثار پاموک بهخاطر نوشتن دربارهی مسائل سیاسی و تاریخی ترکیه، همیشه در خطر سانسور شدن بودهاند. در سال ۲۰۰۵ یک وکیل نژادپرست از او بهخاطر نوشتن دربارهی نسلکشی ارمنیها توسط حکومت عثمانی شکایت کرد. پاموک در نهایت به پرداخت ۶۰۰۰ لیر برای توهین به شاکی محکوم شد. به گفتهی پاموک، هدف او از نوشتن مسائل اینچنینی، نشان دادن مشکلات قوانین آزادی بیان در ترکیه است. با این حال او هیچوقت از بیان این حقایق دست برنداشت. حتی پس از اینکه بهخاطر توهین به ملت ترکیه کارش به دادگاه کشید و چیزی نمانده بود روانهی زندان شود، در سخنرانیاش در آلمان گفت: «تکرار میکنم، یکمیلیون ارمنی و سیهزار کرد در ترکیه کشته شدند.»
کتاب استانبول یک اتوبیوگرافی بسیار غمگین دربارهی تغییرات فرهنگی بزرگی است که در ترکیه اتفاق افتاده است. پاموک کتاب را وقتی نوشته که در آستانهی افسردگی بود. او در مصاحبهای گفته است: «زندگی من بهخاطر خیلی چیزها همیشه در بحران بوده؛ نمیخواهم وارد جزئیات شوم: طلاق، مرگ پدرم، مشکلات کاری، همهچیز بد بود. فکر میکردم اگر ضعیف باشم افسردگی میگیرم ولی هر روز بیدار میشدم، دوش میگرفتم و بعد به نوشتن مشغول میشدم. تمام توجهم را به زیبایی کتاب میدادم.» خانوادهی پاموک مخصوصاً برادرش از توصیفات این کتاب بهشدت عصبانی بودند. پاموک گفته است که بهخاطر این کتاب برادرش را از دست داده و احساسات مادرش را نیز جریحهدار کرده است.