هوس ماهی سفید در مرداب

بخشی از متن کتاب:

سیگار از دستم افتاد.. در عین ناباوری، چیزی را می‌دیدم که باور نداشتم.

خودش بود.. مثل همیشه زیبا، با موهای بلند و سیاه چون شلاقی آویزان بر شانه‌هایش.. لبانی سرخ و چشمانی با مژه‌های بلند و مشکی..

زیباییش بی‌همتا بود. وقتی به چشمانم خیره می‌شد، مستم می‌کرد.

نزدیک شد. با دستان کشیده و ظریفش، گردنم را لمس کرد. انگشتانش را روی گوش‌ها و گردنم حرکت داد و به صورت و لبم نزدیک کرد.

تمام تنم از عرق خیس شد و هیجان حضورش ضربان قلبم را زیاد کرد.

عطر خوشبو و دلفریب همیشگی‌اش را زده بود. همان عطری که از فرسنگ‌ها دورتر می‌شناختم و سویش می‌دویدم..

مرا در آغوش کشید و لب‌هایش را به گردنم چسباند.

دلم زبان خیسش را می‌خواست. می‌خواستم خیسی‌اش را روی گردنم حس کنم و در عطش رسیدن لب‌هایش به لب‌هایم بمیرم.

از بوی تنش مست بودم و از خواهش هم‌آغوشی‌اش لبریز...

بهار بهروزگهر زاده‌ تهران و فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی در مقطع کارشناسی از دانشکده ادبیات دانشگاه اراک است. وی اولین رمان خود با نام " رمانتیک افلاطونی " را در سال 1395 و دومین آن را با نام " اوج جنون " در سال 1397 به رشته تحریر در آورد.

از جمله تجربیات او می‌توان به همکاری با نشریه کتابستان به سردبیری اسماعیل جمشیدی، چاپ مجموعه داستان " مردگان سرزمین یخ‌زده " در سال 1398 با همکاری نشر مهری به مدیریت هادی خوجینیان و همکاری با نشریه عطر شالیزار و دوهفته نامه خردورز به سردبیری افشین معشوری اشاره کرد. وی همچنین در زمینه نمایشنامه‌نویسی با گروه " نمایشینو " همکاری داشته است.