Book of the Month
To buy book please check the SHOP page, or email us at: sales@mehripublication.co
کتابِ ماه مه در سال ۲۰۲۰ «خانهی سیاهان» به قلم محمد حیاوی و ترجمهی علی حسیننژاد است. این کتاب در سال ۱۳۹۸ (۲۰۱۹)، در ۱۸۴ صفحه، توسط نشر مهری در لندن منتشر شده است.
زیباترین توصیف را نویسندهی اندیشمند از رمانش کرده آنجا که در پشت جلد کتابش نوشته: «متنی از نوعی دیگر که یکی از جسورترین شکلها در رابطه با پیکر مادی (بدن فیزیکی) و ارتباطش با هوس (تمایل عاطفی) و خرد (اندیشه) را ترسیم میکند... و نداشتن و کمبود را با داشتن همه چیز پیوند میزند». واقعا متنی از نوعی دیگر با شمول و جامعیتی کم مانند است که همه چیز جامعههای ما و انسانهایش را از پیکر فیزیکیشان تا عواطف، اخلاق، فرهنگ، سنت، مذهب، تحمیلها و حاکمیت فکری، مذهبی، سیاسی، اجتماعی، طبقاتی و اقتصادی را در ارتباطی ارگانیک با هم دیده و قرار میدهد و با ژرفاندیشی روانشناسانه و جامعهشناسانه، از انسان و جامعهی عراق بهویژه در سی سال اخیر تصویری واقعبینانهی شگفتانگیز و چاره جویانه برای هممیهنان عراقیش و نیز برای من و مای ایرانی با توجه به مشترکات و فرقهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، حکومتی، طبقاتی، مذهبی، نژادی و زبانی بین عراق و ایران این دو کشور جنگزده و ارتجاعزده، از جامعهی ایران نیز ترسیم میکند و یا به عبارتی دیگر فیلمی زیبا، عمیق و انگیزنده را از اینهمه زمینهها و موضوعات در زمین ذهن همهی ما و ضمیر و حافظهی تاریخیمان سناریونویسی و کارگردانی میکند، عواطف انسانی عاشقانهمان را با دردهایمان و درد و رنج دو ملتمان و خیالهایمان و آرزوهایمان در حالت زخمی و بیهوشی تاریخی و اجتماعیمان را با واقعیتهای پیرامونمان پیوند میزند و در پایان داستان قطرههای اشکمان را به ره آورد خوانش صفحاتش هدیهی دجله و کارون میکند تا بهم پیوستگیشان در خلیج را در کتاب درد مشترکمان آذین کتابهای تاریخمان سازد و به نوشتهی خود نویسنده در مورد رمانش: «سرانجام، شوک پایانی سرسخت و بیرحم همچون فریادی پرطنین و پنهان، ما را در برابر پرسش شوکآور دیگری قرار دهد: آیا مرزی بین بیرحمی و جنون هست؟»... و من پاسخ میدهم که هر دو یکی است و حاکمانمان اساسا هیچ «مرزی» را به رسمیت نمیشناسند؛ و در مورد تعبیر «شوک پایانی» میافزایم: اما در عین حال، کتاب، پایانی امیدبخش با پیروزی محتوم عشق و زندگی را نوید میدهد که نویسنده دفتر رمانش را با آن امید و نوید و با تکرار واژهی آشنای «نترس» بسته است تا درها و چشماندازهای آینده را باز نگهدارد و نفی ترس را برای یاران برخاستهی دست به دست هم و راهی مقصد زندگی، بیاموزد؛ آنگونه که در تخته سفید خیابانهای ایران سالیان است نقش بسته: «نترسید، نترسید، ما همه باهم هستیم».
علی حسین نژاد (مترجم)
دربارهی نویسنده
محمد حیاوی نویسنده و رمان نویس عراقی، زادۀ شهر الناصریه جنوب عراق است. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در آن شهر به پایان برده و فارغالتحصیل مدرسۀ عالی مدیریت عمومی در سال 1984 میباشد. حیاوی در زمینۀ روزنامهنگاری فرهنگی به عنوان نویسنده بخش فرهنگی روزنامۀ الجمهوریه (چاپ بغداد) و بعد هم به عنوان دبیر هیأت تحریریه کار کرده است. او در سال 1983 شروع به انتشار نوشتههایش در زمینۀ داستان کوتاه در روزنامۀ طریق الشعب (راه خلق) و مجلۀ الطلیعة الأدبیة و مجلۀ الأقلام کرد؛ و در سال 1992 از عراق خارج شده و به اردن و از آنجا در سال 1994 به عنوان پناهندۀ سیاسی به هلند رفت. در آنجا در رشتۀ طراحی چاپ و گرافیک تحصیل کرده و به اخذ دیپلم عالی و فوق لیسانس زیرساخت معماری لاتین نایل شده است و از سال 2000 تا سال 2010 به عنوان طراح و نویسندۀ سینمایی در روزنامۀ دی تلگراف هلند کار کرده است. حیاوی به عنوان عضو کمیسیونهای داوری (هیأت ژوری) در جشنوارۀ فیلم ایرانی در آمستردام و جشنوارۀ فیلم عربی در روتردام انتخاب شده است. از سال 2010 تا امروز به عنوان استاد درس گرافیک و روزنامه نگاری جدید در انستیتوی گرافیک لیزیوم آمستردام و به عنوان مربی طراحی و روزنامهنگاری جدید در آکادمی توسعۀ رسانهای آلمان مشغول کار است. سردبیر مجلۀ تخصصی "رمان" ویژۀ امور رماننویسی و نویسندگی عربی است. از او پنج رمان و سه مجموعه داستان منتشر شدهاند. آثار حیاوی به چندین زبان ترجمه شدهاند و در مورد آثار او سه کتاب نقد منتشر شده و هفت تز دکترا و فوقلیسانس در عراق، تونس و الجزائر به بررسی آثار او پرداخته اند.
نشر مهری ترجمهی فارسی کتاب «سرای شابندر» را در سال ۱۳۹۸ منتشر کرده است.
دربارهی مترجم
علی حسین نژاد متولد سال 1329 شمسی در شهرستان میانه در آذربایجان شرقی هستم و در آن شهر بزرگ شده و در دهه های سی و چهل شمسی دورۀ دبستان و دبیرستان را در آن شهر گذراندم و سپس در سال 1348 شمسی وارد دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران شدم و در سال 1352 در رشتۀ زبان و ادبیات عربی فارغ التحصیل شدم. دانشجوی فوق لیسانس رشتۀ تاریخ و فرهنگ ایران بودم که به علت فعالیتهای سیاسی ام در دانشگاه و کوی دانشگاه در تبلیغ برای سازمان مجاهدین دستگیر شدم و بعد از زندان به علت داشتن یک سال محکومیت سیاسی خدمت وظیفه را با درجۀ سربازی به صورت تبعید در پادگان چهلدختر شاهرود گذراندم و بعد از آن به استخدام آموزش و پرورش در آمده و در دبیرستانهای شهر خودمان میانه از جمله در همان دبیرستانهای که تحصیل کرده بودم به تدریس مشغول شدم و مدتی نیز در اوائل انقلاب به درخواست مردم شهرمان فرمانداری شهر را بر عهده گرفتم سپس در انتخابات اولین دورۀ مجلس شورای ملی بعد از انقلاب از شهر میانه کاندید شدم که مورد حمایت سازمان مجاهدین و نیروها و گروههای چپ و نیز گروههای مذهبی مترقی آن موقع
قرار گرفتم. به مدت بیش از چهل سال در ایران و عراق و فرانسه مشغول ترجمه و تدریس و کار مطبوعاتی بودم. دهها کتاب و مقاله به عربی و فارسی در زمینه های رمان، ادبیات و زبان شناسی از جمله اصول ترجمه و قواعد زبان عربی و فرهنگنامه و تحقیقات مذهبی و حقوقی و علمی ترجمه وتألیف کرده ام که زمان قبل از انقلاب 57 در ایران و بقیه در عراق و اروپا چاپ و منتشر شده اند.
سال 1361 از ایران همراه همسر و یک فرزندم گریخته و از آنجا به ترکیه رفتیم و سپس در کشورهای یونان و اسپانیا و سرانجام در سال 1364 در فرانسه اقامت و پناهندگی سیاسی گرفتیم. سالیان متمادی در عراق بودم و هفت سال پیش مجددا به فرانسه برگشتم و اکنون مقیم پاریس می باشم.