top of page

Book of the Month

To buy book please check the SHOP page, or email us at: sales@mehripublication.co

Screenshot 2020-07-01 at 21.55.46.png

با استفاده از کد (bookofthemonth) کتاب ماه را با ۲۰درصد تخفیف ویژه خریداری نمایید.

کتابِ ماه جولای در سال ۲۰۲۰ مجموع شعر «آوازهای فالشِ کشورم» به قلم فیروزه فزونی است. این کتاب در سال ۱۳۹۸ (۲۰۱۹)، در ۱۴۶ صفحه، توسط نشر مهری در لندن منتشر شده است.

«حالم آشوب می‌شود از واژه‌های نخ‌نما و بیدخورده‌ای که در ایران معنای برعکس دارد، مانند ناموس، غیرت، عفت، نجابت، عصمت، و پاکدامنی و... زیرا فرهنگ ایران یعنی «خفه‌خوان» و گرفتن تمام حق و حقوق انسانی‌ات. چون در کشورهای جهان سوم تمام بلاها را با این نام‌های تهوع‌آور به سر زنان می‌آورند.

رگ‌های غیرتی را که مثلاً برای دامنی کمی کوتاه و یقه‌ای باز و یا آرایش می‌زنند بیرون و برای از دست رفتن مملکتی خاموش به کارهای خلافِ پنهانی ادامه می‌دهند.

بدن هرکس مال خودش است و تعلق به او دارد و هیچ بزرگتری نمی‌خواهد و آبرو چیز دیگری‌ست و عفت در حفظ‌ شأن و کلام و رفتار آدمی‌ست نه ظاهری که با یک چادرسیاه و روبنده که می‌شود به راحتی زیر همه چیز زد و پنهان شد.... با این‌حال این‌قدر خونم‌ به‌جوش آمده که احساس می‌کنم لباسِ «ایرانه» را در تنش جِر داده‌اند و با تجاوزهای دسته‌جمعی و حمله‌های پی‌در‌پی تن و جان زخمی و خسته‌اش را به خاک‌وخون کشده‌اند، سنگسارش کرده‌اند... و دارد آخرین دست‌وپاهایش را می‌زند برای حفظ جان و حرمتش.

شاعرم، می‌بایست که لطیف و ظریف بودم، اما در مقابل مشکلات این سال‌ها و مَنی که هیچ‌گونه سرِ سازش نداشتم باید پوستم کُلُفت می‌شد درحالی‌که دلم لک‌زده برای زنی که قالیچه‌ای در چشمانش پهن کرده برای تعارف عشق، جای راندن‌ها و رمیدن‌ها...

در کشوری که اوضاع آن‌قدر وخیم است که افتخار می‌کنی یک‌پا مردی، درحالی‌که باید برای زن بودنت ستوده شوی و احساس امنیت کنی،... جوری لباس می‌پوشیدم که اگر ذره‌ای زیبایی و زنانگی و لطافت به‌چشم می‌آمد عوضش می‌کردم تا عوضی‌ها، عوضی‌تر نشوند، گاهی حتی وقتی در خانه لباس باز می‌پوشیدم و چشمم در آینه به خودم می‌خورد، هیچ آشنایی‌ای با خود نداشتم، با زنی که مرد نشده بود تا به جرمش تجاوز نشود، تا با فراغ‌خاطر به کارهایی که برایش مهم بود بپردازد،‌ چه فاجعه‌ای!!!

خوشحالم که جسارت و شهامت شروع کردن از زیر صفر را داشتم، شهامتِ ترکِ همه‌ی آنچه را که من را من می‌کرد، شرافتم و افتخار زن بودنم ارزنده‌ترین بخشِ من بود که با خود داشتم برای توشه‌ی راهی که بی‌برگشت بود.

چه احساس خوبی‌ست که دیگر نعش و جنازه واژه‌ها و کتاب‌های سلاخی شده‌ام را نمی‌بینم، اگرچه نوشته‌هایی که حاصل چندین سال زحمت و اضطراب و بی‌خوابی بود را از دست دادم و اینک این منم، منی که با دست‌های خالی و تنها لباسِ تنش، وطنش را ترک...

در مقابل آینه ایستاده‌ام، دیگر آینه نه پَسَم می‌زند، نه تَرَک برمی‌دارد، نه می‌شکند، نه مُکدر می‌شود. تنها نور است که بازتابانده می‌شود به روی زنی که رودرروی خود ایستاده، بی‌نقاب، بی‌نیاز، بی‌مرز...»

فيروزه فزونی

درباره‌ی شاعر

فيروزه فزونی فعالیت هنری خود را از کودکی با رقص باله آغاز کرد و در ادامه به فراگیری گیتار و پیانو و درنهایت سه‌تار به‌عنوان ساز اصلی پرداخت.

او ردیف آواز را نزد استاد «صدیق تعریف» (ردیف عالی آواز استاد دوامی)، استاد «محسن کرامتی» (ردیف عالی آواز استاد اقبال و طاهرزاده)، مکتب اصفهان استاد «محمد صدری» (ردیف عالی آواز استاد محمود کریمی، مکتب تهران)، فرا گرفت.

فیروزه ردیف‌سازی سه‌تار (ردیف میرزاعبدالله) را نزد استادانی چون «مهرانگیز توفیق»، «مسعود شعاری»، «عرفان گنجه‌ای»، «وحید بشام» آموخت. فیروزه عضو «وابسته‌ی درجه یک» خانه موسیقی ایران است.

فيروزه فزونی گذشته از سرایش شعر (این ششمین کتاب اوست) و فعالیت در حیطه‌ی موسیقی، در زمینه‌ی هنرهای تجسمی (تابلو و مجسمه‌های مفهومی با سنگ و سرامیک) و کولاژ و کارهای تلفیقی نیز فعالیت دارد و آثار و مدرن حجمی خود را در نمایشگاه مختلف در ایران و خارج از کشور در معرض دید عموم قرار داده است. فزونی به تدریس این هنرها اشتغال دارد.

در انگلیس با سازمان‌های برجسته‌ی فرهنگی، هنری و ادبی همکاری داشته و در پروژه‌های مختلف برای فستیوال‌های بین‌المللی حضور داشته و دارد از جمله: Art Manchester Gallery, Manchester Museum, Manchester Central Library, Withworth Gallery,  Common Word, Dipact  و با گروه‌های مختلفی هم در عرصه‌های مختلف و در جشنواره‌های بین‌المللی حضور داشته است. و هم اكنون با گروه CIWA همكارى دارد كه آرتيست هاى بين المللى هستند .

photo_2019-08-12 12.15.17.jpeg
bottom of page