شابک: 9786226194013
نویسنده: رسول جعفریان
کیانوش کیانی
انتشارات: اطراف
مترجم: تدوین زهرا صالحی زاده
زبان: فارسی
سال انتشار: 1398
جلد: شمیز
قطع: جیبی
تعداد صفحه: 197
شماره چاپ: 3
خانم فردا کوچ است
«خانم فردا کوچ است» جلد سوم مجموعهی سفرنامههای قدیمی زنان است. وقارالدوله (سکینهسلطان)، نویسندهی این سفرنامه، زن پیشرو و خوشبختی بوده است. زنی که توان مالی سفر به کربلا و مکه و اجازهی همسر را داشته (البته طبق شرع، سفر به مکه چون واجب بود اجازهی شوهر را لازم نداشت. ولی در واقعیت مردان میتوانستند در این زمینه سخت بگیرند) و همینطور صاحب برادری بوده که در سفر همراهیاش کند. اما خودش اغلب به این بخت خوب اعتقادی نداشته و یکی از ویژگیهایی که از او در سفرنامهاش میبینیم غر زدن و نارضایتی دائمی از شرایطش است. او یکی از همسران ناصرالدینشاه بود، نمیدانیم همسر چندم و با چه جایگاهی. نمیدانیم از چه خانوادهای و با چه شرایطی. نمیدانیم زیبا بود یا زشت. لاغر بود یا فربه اما میدانیم که باسواد بود و مینوشت و شعر میگفت. میدانیم که شاه را بسیار دوست میداشت و این چیزی نبود که بخواهد پنهان کند و در جایجای سفرنامه از این عشق سخن رفته است. گرچه زمانی که سکینهسلطان در سفر به عتبات و مکه بود و این سفرنامه را نوشت، شاه کشته شده و او حالا همسر فردی مشهور به معتصمالملک بود. میرزا اسماعیلخان معتصمالملک اهل شیراز بود و در سال ۱۳۱۱ لقب معتصمالملکی را به دست آورد. او مناصب جبهخانهی فارس، ریاست تجارت شیراز، کارگزاری بنادر فارس، کارگزاری استرآباد و عضویت در وزارت خارجه و قنسولگری عشقآباد را دارا بود. با این حال در سرتاسر این سفرنامه چیزی که دائم تکرار میشود یکی اشک ریختن برای ناصرالدینشاه است و دیگری نفرین قاتل او، میرزا رضای کرمانی.